"ترب" در کتب طب سنتى با نام «فجل» و «فجل مزروع» نام برده مى‏ شود.

به فرانسوى‏Radis و به انگلیسى‏Radish گفته مى‏ شود. گیاهى است از خانواده‏Cruciferae نام علمى آن‏Raphanus Sativus L مى‏ باشد.

مشخصات‏

ترب و تربچه گیاهى است یکساله برگهاى آن پهن با بریدگى‏ هاى بسیار نامنظم، ناصاف، زبر، سبز خاکسترى در بعضى ارقام بى‏ کرک و در برخى ارقام با کرک زبر.

برگ ها ریشه‏ اى است یعنى مستقیما از یقه ریشه گیاه خارج مى‏ شود. ساقه‏ هاى گل‏ دهنده آن خیلى منشعب و بلندى گیاه تا ۶۰ سانتى‏ متر مى‏ رسد. گلهاى آن به رنگ سفید، سفید مایل به زرد و بنفش در انتهاى شاخه گل‏ دهنده ظاهر مى‏ شود. میوه آن خورجین(Silique) است که در آن دانه‏ هاى ترب به رنگ زرد یا سیاه قرار دارد قوه نامیه بذرها از ۴ سال کمتر است و اگر بیش از ۴ سال بماند نسبت درصد تخم‏ه اى بدون نیروى نامیه در آن افزایش پیدا مى‏ کند.

بطور کلى دو قسم ترب اهلى یا فجل مزروع معمول است:

۱٫ تربچه یا ترب تابستانه‏

این نوع تربچه به رنگ هاى مختلفه قرمز، قرمز و سفید، قرمز که در یک انتها سفید است و زرد، با اشکال مدور و دراز وجود دارد. این تربچه را در تمام فصول مى‏ توان کاشت البته به استثناى ماه هاى زمستان که به علت سردى هوا در هواى آزاد کشت آن میسر نیست. ارقام زودرس آن پس از یک ماه مى‏ رسد و قابل برداشت است.

۲٫ ترب سیاه یا ترب زمستانه‏

این ترب سیاه یا ترب زمستان که بین آنها چند رقم ترب سیاه دراز زمستان، ترب سیاه گرد تابستان و ترب قرمز زمستان چینى در زراعت مورد توجه است. این نوع ترب ریشه درشت زمستانه در اواسط تابستان کاشته مى‏ شود و محصول آن در پاییز برداشت مى‏ شود.

ترکیبات شیمیایى‏

از نظر ترکیبات شیمیایى بررسى‏ هایى نشان مى‏ دهد که در تخم ترب اسانس روغنى فرار وجود دارد و به علاوه در هریک صد گرم ریشه و یا غده ترب در حدود ۰۱/ ۰ میلى‏ گرم ارسنیک یافت مى‏ شود و همچنین در ریشه آن وجود گلوکوزید و آنزیم‏[۱] و متیل مرکاپتان‏[۲] گزارش شده است. بررسى دیگرى نشان مى‏ دهد که از واریته قرمز- بنفش ترب ماده سى‏ نین‏[۳] و از واریته قرمز- زرد آن ماده پلارگونین‏[۴] جدا شده است.

گزارش دیگرى مبین آن است که ماده رنگى بنفش رنگ که قسمت قابل خوردن ترب را رنگین مى‏ نماید، ماده‏ اى به نام مالوین کلراید[۵] است. گلوکوزید موجود در ریشه ترب مزروع در اثر انزیم به اسانس و ماده‏ اى به نام رافانول‏[۶] تبدیل مى‏ شود. طعم تند ترب مربوط به وجود ماده‏ اى به نام سنوول‏[۷] در ترب است. سنوول نام کلى و یا ژنریک یک دسته موادى است که ایزومرهاى اترسولفوسیانیک‏[۸] هستند.

در هریک صد گرم ترب خام مواد زیر موجود است:

آب ۹۴ گرم، پروتئین ۱ گرم، مواد چرب ۱/ ۰ گرم، هیدات هاى کربن ۶/ ۳ گرم، خاکستر ۸/ ۰ گرم، کلسیم ۳۰ میلى‏ گرم، فسفر ۳۱ میلى‏ گرم، آهن ۱ میلى‏ گرم، سدیم ۱۸ میلى‏ گرم، ویتامین‏ آ ۱۰ واحد بین المللى، پتاسیم ۳۲۲ میلى‏ گرم، تیامین ۰۳/ ۰ میلى‏ گرم، رایبوفلاوین ۰۳/ ۰ میلى‏ گرم، نیاسین ۳/ ۰ میلى‏ گرم و ویتامین‏ سی ۲۶ میلى‏ گرم‏.

خواص- کاربرد

کاربرد دارویى ترب در مناطق خاور دور براساس آنچه که در کتب گیاهى طبى انتشار یافته در امریکا و اروپا درج شده، عبارت است از:

ترب مزروع به منظور کاربرد دارویى آن در چین، ژاپن، هند، هندوچین به کار مى‏ رود. له‏ شده ریشه و برگ و گل و تخم آن‏همه مصارف دارویى دارند.

در ژاپن: له‏ شده آن به شکل ضماد براى تسکین درد روماتیسم به کار مى‏ رود.

عصاره له‏ شده ریشه یا له‏ شده ریشه براى تسکین سرفه خورده مى‏ شود. عصاره له‏ شده ریشه به عنوان معرق و ضد اسهال نیز خورده مى‏ شود و به سبب دیاستازى که دارد به هضم غذاهاى نشاسته‏ اى کمک مى‏ کند.

جوشانده گل هاى خشک آن و یا تخم بریان شده آن براى قطع اسهال ساده مفید است. شست‏ و شوى بدن با آب جوشانده برگ هاى آن براى تسکین درد کمر نافع است.

در چین: ریشه ترب بادشکن و نیرو دهنده است. له‏ شده ریشه آن را به صورت ضماد براى سوختگى پوست در اثر آتش و ضرب‏ خوردگى و کوفتگى و سوختگى پوست در اثر آب جوش و تعفن پا مصرف مى‏ کنند. پس از اینکه گیاه به میوه نشست و میوه آن رسید، جوشانده‏ اى که از غده‏ هاى مغزدار ترب(پوک نشده باشد)تهیه شود براى قطع اسهال خونى مى‏ خورند، بسیار نافع است. این جوشانده را در چین با گوشت قرمز مى‏ پزند و سوپ آن را مى‏ خورند، براى قطع سرفه و استسقا مصرف مى‏ شود.

تخم ترب عینا مانند ریشه آن بادشکن و نیرو دهنده است و همچنین براى نرم کردن سینه و ازدیاد ترشح ادرار و تقویت معده مفید است. تخم ترب را براى رفع کمى اشتها و در موارد سوء هاضمه مى‏ خورند و بسیار نافع است و براى قطع تب و سرفه و در موارد فلج هاى ناگهانى ناشى از سکته مغزى مفید است.

در هندوچین: در تمام موارد فوق ترب و تخم ترب را مصرف مى‏ کنند و به علاوه از خوردن تخم آن در موارد سرطان هاى معده نیز استفاده مى‏ شود و در استعمال خارجى در موارد ورم پستان در مادران شیرده بسیار مفید و مؤثر است [M .P .E .SE .A .]

طبق نظر حکماى طب سنتى مشرق‏ زمین که در کتب سنتى منتشر شده ایرانى‏ مندرج است، ترب مزروع از نظر طبیعت گرم و خشک است تخم آن از سایر قسمت هاى گیاه گرم تر و خشک‏ تر است و ریشه آن گرم و خشک است ولى کمتر از تخم آن.

در موارد خواص آن معتقدند که ترب ایجاد گاز و نفخ و آروغ مى‏ کند و تخم آن گاز و نفخ را تحلیل مى‏ برد. در بعضى از اشخاص برگ آن به هضم غذا کمک مى‏ کند و در مورد بعضى دیگر که در معده آنها رطوبت بسیار باشد، ترب مانع هضم غذا مى‏ شود. اگر روغن ترب چند قطره در گوش ریخته شود براى تحلیل بادهاى گوش بسیار نافع است. اگر داخل ترب را خالى کرده روغن گل سرخ در آن بریزند و بر آتش گذارند که جوش بخورد و نیم‏ قطره از آن در گوش بریزند براى تحلیل باد و رفع درد گوش بسیار نافع است.

آب برگ ترب براى افزایش بینایى چشم نافع است و خوردن دم‏ کرده آن براى قطع سرفه کهنه مزمن و دفع اخلاط غلیظه حادث در سینه و غرغره با آب دم‏ کرده آن با سکنجبین براى دیفترى نافع است.

به نظر ابن ماسویه طبیب معروف خوردن آب ترب براى هضم غذا و باز کردن انسداد و گرفتگى‏ هاى کبد و طحال نافع و براى استسقا و طحال و یرقان مفید است. تخم آن نفح را تحلیل مى‏ برد و اشتها را زیاد مى‏ کند و درد کبد را تسکین مى‏ دهد. خوردن ۲ گرم از تخم آن بعد از غذا براى هضم غذا بسیار نافع است. اگر با سکنجبین خورده شود قى‏ آور است و معده را پاک مى‏ کند. خوردن تخم ترب و ریشه ترب براى درد مفاصل و سیاتیک و درد سرین و خارش حادث از بلغم مفید است.

ضماد ترب با عسل براى زخم هاى جراحات بد و ضماد تخم آن با سرکه براى از بین بردن آثار غانغرایا نافع است. خوردن دم‏ کرده ترب مدر است و براى ازدیاد ترشح ادرار و باز شدن ادرار مفید است. خوردن آب سرشاخه‏ هاى بدون برگ ترب بقدر ۳۰ گرم براى اخراج سنگ مثانه مفید است خصوصا اگر با سکنجبین خورده شود.

اگر آب برگ و شاخه‏ هاى ترب بقدر ۱۰۰ گرم با شکر خورده شود براى اخراج زردآب و استسقا مفید است و اگر با نمک خورده شود براى طحال و باز کردن انسداد و گرفتگى‏ هاى کبد و یرقان نافع است.

اگر داخل ترب را خالى کرده و با تخم شلغم پر نمایند و سر آن را با قطع ه‏اى شلغم مسدود کنند و در خمیر گرفته و در آتش بپزند و آن را با عسل بخورند براى اخراج سنگ مثانه بسیار نافع است. و این کار را تا سه روز پى‏ در پى باید ادامه دهند.

خوردن تخم ترب مدر است و قاعده‏ آور و ترشح ادرار و حیض و شیر را زیاد مى‏ کند. محرک نیروى جنسى است و قى‏ آور و براى درد کبد سرد و ورم طحال نافع است. ضماد تخم ترب با سرکه براى دفع سَم مار شاخدار و سم سایر گزندگان نافع است. مالیدن آب ترب به بدن موجب گریز حشرات مى‏ شود. خوردن ترب رنگ صورت را باز مى‏ کند و ضماد ترب با آرد شیلم (گندم دیوانه یا چچم) براى روییدن مو و جلوگیرى از ریزش مو نافع است و ضماد آن با عسل براى تحلیل ورم زیر چشم. ضماد تخم آن با عسل براى رفع آثار ضربه و کوفتگى و خون‏ مردگى و لکه‏ هاى پوست بدن مفید است.

اسراف در خوردن آن موجب دل‏ پیچه و متعفن شدن اخلاط است و مُضر سر و حلق و دندان مى‏ باشد در این مورد باید نمک و عسل و زیره که در سرکه انگورى خیسانده و پرورده شده باشد، خورد. مقدار خوراک از تخم ترب تا ۴ گرم و از آب آن تا ۱۰۰ گرم است.

گونه وحشی ترب

گونه دیگرى از جنس‏Raphanus وجود دارد که نام علمى آن‏Raphanus raphanistrum L است این گیاه که نوعى ترب وحشى یا به عبارتى اجداد ترب اهلى است به فرانسوى-Ravenelle des champs وRaifort sauvage وRaveluque وRaveluche و به انگلیسى‏Charlock گفته مى‏ شود.

گیاهى است یکساله، ریشه آن عمودى و مخروطى کمى ضخیم و منشعب. بلندى ساقه آن ۶۰- ۴۰ سانتى‏ متر پوشیده از کرک زبر که در موقع لمس کردن زبرى آن احساس مى‏ شود. برگهاى آن پوشیده از کرک، گل هاى آن سفید یا کمى مایل به زرد با رگه‏ هاى بنفش. میوه آن خورجین(Silique) ، متورم که در موقع رسیدن میوه شکافته مى‏ شود. این گیاه به‏ طور فراوان در مزارع و زراعت هایى که مراقبت نشده و وجین نمى‏ شوند، بخصوص در خاک هاى سیلیسى، دیده مى‏ شود و پرورش نیز داده مى‏ شود.

از نظر شباهتى که اندام و اعضاى خارجى گیاه با خردل وحشى دارد این گیاه اغلب با خردل وحشى‏Moutarde sauvage که نام علمى آن‏Sinapis arvensis است اشتباه مى‏ شود. گیاه‏Ravenelle یک گیاه آهک گریز است یعنى در خاک هاى آهکى خوب رشد نمى‏ کند در صورتى که خردل وحشى یک گیاه "آهک‏ دوست" است و در خاک هاى آهکى خوب رشد می‏ کند، به علاوه گل های خردل وحشی زرد زنده است در صورتی که گل های‏Ravenelle معمولا سفید است.

تخم این‏گونه ترب نیز تند و گس است و به جای خردل می‏ توان آن را مصرف کرد. از نظر خواص درمانی نیز مشابه آن است البته ضعیف‏ تر از خردل است. و برای کنترل روماتیسم مفید است. در تخم این گیاه در حدود ۳۵ درصد روغن قابل استخراج وجود دارد.[۹]

منبع: معارف گیاهی دکتر سید حسین میر حیدر، ج‏۱، ص: ۳۶


[۱] .Enzyme

[۲] .Methyl mercaptan

[۳] .Cynin

[۴] .pelargonin

[۵] .Malvin chloride

[۶] .Raphanol

[۷] .Senevol

[۸] .Ether Sulfocyanique

[۹] میر حیدر، حسین، معارف گیاهى، ۸جلد، دفتر نشر فرهنگ اسلامى - تهران، چاپ: هفتم، ۱۳۸۵ ه.ش.