ترب و تربچه
- نوشته شده در تاریخ 1395/06/15
"ترب" در کتب طب سنتى با نام «فجل» و «فجل مزروع» نام برده مى شود.
به فرانسوىRadis و به انگلیسىRadish گفته مى شود. گیاهى است از خانوادهCruciferae نام علمى آنRaphanus Sativus L مى باشد.
مشخصات
ترب و تربچه گیاهى است یکساله برگهاى آن پهن با بریدگى هاى بسیار نامنظم، ناصاف، زبر، سبز خاکسترى در بعضى ارقام بى کرک و در برخى ارقام با کرک زبر.
برگ ها ریشه اى است یعنى مستقیما از یقه ریشه گیاه خارج مى شود. ساقه هاى گل دهنده آن خیلى منشعب و بلندى گیاه تا ۶۰ سانتى متر مى رسد. گلهاى آن به رنگ سفید، سفید مایل به زرد و بنفش در انتهاى شاخه گل دهنده ظاهر مى شود. میوه آن خورجین(Silique) است که در آن دانه هاى ترب به رنگ زرد یا سیاه قرار دارد قوه نامیه بذرها از ۴ سال کمتر است و اگر بیش از ۴ سال بماند نسبت درصد تخمه اى بدون نیروى نامیه در آن افزایش پیدا مى کند.
بطور کلى دو قسم ترب اهلى یا فجل مزروع معمول است:
۱٫ تربچه یا ترب تابستانه
این نوع تربچه به رنگ هاى مختلفه قرمز، قرمز و سفید، قرمز که در یک انتها سفید است و زرد، با اشکال مدور و دراز وجود دارد. این تربچه را در تمام فصول مى توان کاشت البته به استثناى ماه هاى زمستان که به علت سردى هوا در هواى آزاد کشت آن میسر نیست. ارقام زودرس آن پس از یک ماه مى رسد و قابل برداشت است.
۲٫ ترب سیاه یا ترب زمستانه
این ترب سیاه یا ترب زمستان که بین آنها چند رقم ترب سیاه دراز زمستان، ترب سیاه گرد تابستان و ترب قرمز زمستان چینى در زراعت مورد توجه است. این نوع ترب ریشه درشت زمستانه در اواسط تابستان کاشته مى شود و محصول آن در پاییز برداشت مى شود.
ترکیبات شیمیایى
از نظر ترکیبات شیمیایى بررسى هایى نشان مى دهد که در تخم ترب اسانس روغنى فرار وجود دارد و به علاوه در هریک صد گرم ریشه و یا غده ترب در حدود ۰۱/ ۰ میلى گرم ارسنیک یافت مى شود و همچنین در ریشه آن وجود گلوکوزید و آنزیم[۱] و متیل مرکاپتان[۲] گزارش شده است. بررسى دیگرى نشان مى دهد که از واریته قرمز- بنفش ترب ماده سى نین[۳] و از واریته قرمز- زرد آن ماده پلارگونین[۴] جدا شده است.
گزارش دیگرى مبین آن است که ماده رنگى بنفش رنگ که قسمت قابل خوردن ترب را رنگین مى نماید، ماده اى به نام مالوین کلراید[۵] است. گلوکوزید موجود در ریشه ترب مزروع در اثر انزیم به اسانس و ماده اى به نام رافانول[۶] تبدیل مى شود. طعم تند ترب مربوط به وجود ماده اى به نام سنوول[۷] در ترب است. سنوول نام کلى و یا ژنریک یک دسته موادى است که ایزومرهاى اترسولفوسیانیک[۸] هستند.
در هریک صد گرم ترب خام مواد زیر موجود است:
آب ۹۴ گرم، پروتئین ۱ گرم، مواد چرب ۱/ ۰ گرم، هیدات هاى کربن ۶/ ۳ گرم، خاکستر ۸/ ۰ گرم، کلسیم ۳۰ میلى گرم، فسفر ۳۱ میلى گرم، آهن ۱ میلى گرم، سدیم ۱۸ میلى گرم، ویتامین آ ۱۰ واحد بین المللى، پتاسیم ۳۲۲ میلى گرم، تیامین ۰۳/ ۰ میلى گرم، رایبوفلاوین ۰۳/ ۰ میلى گرم، نیاسین ۳/ ۰ میلى گرم و ویتامین سی ۲۶ میلى گرم.
خواص- کاربرد
کاربرد دارویى ترب در مناطق خاور دور براساس آنچه که در کتب گیاهى طبى انتشار یافته در امریکا و اروپا درج شده، عبارت است از:
ترب مزروع به منظور کاربرد دارویى آن در چین، ژاپن، هند، هندوچین به کار مى رود. له شده ریشه و برگ و گل و تخم آنهمه مصارف دارویى دارند.
در ژاپن: له شده آن به شکل ضماد براى تسکین درد روماتیسم به کار مى رود.
عصاره له شده ریشه یا له شده ریشه براى تسکین سرفه خورده مى شود. عصاره له شده ریشه به عنوان معرق و ضد اسهال نیز خورده مى شود و به سبب دیاستازى که دارد به هضم غذاهاى نشاسته اى کمک مى کند.
جوشانده گل هاى خشک آن و یا تخم بریان شده آن براى قطع اسهال ساده مفید است. شست و شوى بدن با آب جوشانده برگ هاى آن براى تسکین درد کمر نافع است.
در چین: ریشه ترب بادشکن و نیرو دهنده است. له شده ریشه آن را به صورت ضماد براى سوختگى پوست در اثر آتش و ضرب خوردگى و کوفتگى و سوختگى پوست در اثر آب جوش و تعفن پا مصرف مى کنند. پس از اینکه گیاه به میوه نشست و میوه آن رسید، جوشانده اى که از غده هاى مغزدار ترب(پوک نشده باشد)تهیه شود براى قطع اسهال خونى مى خورند، بسیار نافع است. این جوشانده را در چین با گوشت قرمز مى پزند و سوپ آن را مى خورند، براى قطع سرفه و استسقا مصرف مى شود.
تخم ترب عینا مانند ریشه آن بادشکن و نیرو دهنده است و همچنین براى نرم کردن سینه و ازدیاد ترشح ادرار و تقویت معده مفید است. تخم ترب را براى رفع کمى اشتها و در موارد سوء هاضمه مى خورند و بسیار نافع است و براى قطع تب و سرفه و در موارد فلج هاى ناگهانى ناشى از سکته مغزى مفید است.
در هندوچین: در تمام موارد فوق ترب و تخم ترب را مصرف مى کنند و به علاوه از خوردن تخم آن در موارد سرطان هاى معده نیز استفاده مى شود و در استعمال خارجى در موارد ورم پستان در مادران شیرده بسیار مفید و مؤثر است [M .P .E .SE .A .]
طبق نظر حکماى طب سنتى مشرق زمین که در کتب سنتى منتشر شده ایرانى مندرج است، ترب مزروع از نظر طبیعت گرم و خشک است تخم آن از سایر قسمت هاى گیاه گرم تر و خشک تر است و ریشه آن گرم و خشک است ولى کمتر از تخم آن.
در موارد خواص آن معتقدند که ترب ایجاد گاز و نفخ و آروغ مى کند و تخم آن گاز و نفخ را تحلیل مى برد. در بعضى از اشخاص برگ آن به هضم غذا کمک مى کند و در مورد بعضى دیگر که در معده آنها رطوبت بسیار باشد، ترب مانع هضم غذا مى شود. اگر روغن ترب چند قطره در گوش ریخته شود براى تحلیل بادهاى گوش بسیار نافع است. اگر داخل ترب را خالى کرده روغن گل سرخ در آن بریزند و بر آتش گذارند که جوش بخورد و نیم قطره از آن در گوش بریزند براى تحلیل باد و رفع درد گوش بسیار نافع است.
آب برگ ترب براى افزایش بینایى چشم نافع است و خوردن دم کرده آن براى قطع سرفه کهنه مزمن و دفع اخلاط غلیظه حادث در سینه و غرغره با آب دم کرده آن با سکنجبین براى دیفترى نافع است.
به نظر ابن ماسویه طبیب معروف خوردن آب ترب براى هضم غذا و باز کردن انسداد و گرفتگى هاى کبد و طحال نافع و براى استسقا و طحال و یرقان مفید است. تخم آن نفح را تحلیل مى برد و اشتها را زیاد مى کند و درد کبد را تسکین مى دهد. خوردن ۲ گرم از تخم آن بعد از غذا براى هضم غذا بسیار نافع است. اگر با سکنجبین خورده شود قى آور است و معده را پاک مى کند. خوردن تخم ترب و ریشه ترب براى درد مفاصل و سیاتیک و درد سرین و خارش حادث از بلغم مفید است.
ضماد ترب با عسل براى زخم هاى جراحات بد و ضماد تخم آن با سرکه براى از بین بردن آثار غانغرایا نافع است. خوردن دم کرده ترب مدر است و براى ازدیاد ترشح ادرار و باز شدن ادرار مفید است. خوردن آب سرشاخه هاى بدون برگ ترب بقدر ۳۰ گرم براى اخراج سنگ مثانه مفید است خصوصا اگر با سکنجبین خورده شود.
اگر آب برگ و شاخه هاى ترب بقدر ۱۰۰ گرم با شکر خورده شود براى اخراج زردآب و استسقا مفید است و اگر با نمک خورده شود براى طحال و باز کردن انسداد و گرفتگى هاى کبد و یرقان نافع است.
اگر داخل ترب را خالى کرده و با تخم شلغم پر نمایند و سر آن را با قطع هاى شلغم مسدود کنند و در خمیر گرفته و در آتش بپزند و آن را با عسل بخورند براى اخراج سنگ مثانه بسیار نافع است. و این کار را تا سه روز پى در پى باید ادامه دهند.
خوردن تخم ترب مدر است و قاعده آور و ترشح ادرار و حیض و شیر را زیاد مى کند. محرک نیروى جنسى است و قى آور و براى درد کبد سرد و ورم طحال نافع است. ضماد تخم ترب با سرکه براى دفع سَم مار شاخدار و سم سایر گزندگان نافع است. مالیدن آب ترب به بدن موجب گریز حشرات مى شود. خوردن ترب رنگ صورت را باز مى کند و ضماد ترب با آرد شیلم (گندم دیوانه یا چچم) براى روییدن مو و جلوگیرى از ریزش مو نافع است و ضماد آن با عسل براى تحلیل ورم زیر چشم. ضماد تخم آن با عسل براى رفع آثار ضربه و کوفتگى و خون مردگى و لکه هاى پوست بدن مفید است.
اسراف در خوردن آن موجب دل پیچه و متعفن شدن اخلاط است و مُضر سر و حلق و دندان مى باشد در این مورد باید نمک و عسل و زیره که در سرکه انگورى خیسانده و پرورده شده باشد، خورد. مقدار خوراک از تخم ترب تا ۴ گرم و از آب آن تا ۱۰۰ گرم است.
گونه وحشی ترب
گونه دیگرى از جنسRaphanus وجود دارد که نام علمى آنRaphanus raphanistrum L است این گیاه که نوعى ترب وحشى یا به عبارتى اجداد ترب اهلى است به فرانسوى-Ravenelle des champs وRaifort sauvage وRaveluque وRaveluche و به انگلیسىCharlock گفته مى شود.
گیاهى است یکساله، ریشه آن عمودى و مخروطى کمى ضخیم و منشعب. بلندى ساقه آن ۶۰- ۴۰ سانتى متر پوشیده از کرک زبر که در موقع لمس کردن زبرى آن احساس مى شود. برگهاى آن پوشیده از کرک، گل هاى آن سفید یا کمى مایل به زرد با رگه هاى بنفش. میوه آن خورجین(Silique) ، متورم که در موقع رسیدن میوه شکافته مى شود. این گیاه به طور فراوان در مزارع و زراعت هایى که مراقبت نشده و وجین نمى شوند، بخصوص در خاک هاى سیلیسى، دیده مى شود و پرورش نیز داده مى شود.
از نظر شباهتى که اندام و اعضاى خارجى گیاه با خردل وحشى دارد این گیاه اغلب با خردل وحشىMoutarde sauvage که نام علمى آنSinapis arvensis است اشتباه مى شود. گیاهRavenelle یک گیاه آهک گریز است یعنى در خاک هاى آهکى خوب رشد نمى کند در صورتى که خردل وحشى یک گیاه "آهک دوست" است و در خاک هاى آهکى خوب رشد می کند، به علاوه گل های خردل وحشی زرد زنده است در صورتی که گل هایRavenelle معمولا سفید است.
تخم اینگونه ترب نیز تند و گس است و به جای خردل می توان آن را مصرف کرد. از نظر خواص درمانی نیز مشابه آن است البته ضعیف تر از خردل است. و برای کنترل روماتیسم مفید است. در تخم این گیاه در حدود ۳۵ درصد روغن قابل استخراج وجود دارد.[۹]
منبع: معارف گیاهی دکتر سید حسین میر حیدر، ج۱، ص: ۳۶
[۱] .Enzyme
[۲] .Methyl mercaptan
[۳] .Cynin
[۴] .pelargonin
[۵] .Malvin chloride
[۶] .Raphanol
[۷] .Senevol
[۸] .Ether Sulfocyanique
[۹] میر حیدر، حسین، معارف گیاهى، ۸جلد، دفتر نشر فرهنگ اسلامى - تهران، چاپ: هفتم، ۱۳۸۵ ه.ش.